۱۳۹۲ خرداد ۳۱, جمعه

شرحی بر جرم تهدید و اخاذی و مجازات‌های آن در قانون

حجت‌الله جباری - وکیل دادگستری

برای جلوگیری از ارتکاب جرم تهدید باید در قانون مجازات‌هایی در نظر گرفته شود و همچنین سعی شود مقتضی برای بیان تهدید ایجاد نشود.عنصر قانونی جرم تهدید و اخاذی، ماده 669 قانون مجازات اسلامی است که به موجب آن هر کس دیگری را به هر نحو تهدید به قتل یا ضررهای نفسی و شرافتی یا مالی و یا به افشای سری نسبت به خود یا بستگان او نماید
اعم از اینکه به این واسطه تقاضای وجه و یا تقاضای انجام امر یا ترک فعلی را نموده و یا ننموده باشد به مجازات شلاق تا 74 ضربه یا زندان از دو ماه تا دو سال محکوم خواهد شد.

تهدید در لغت به معنای تخویف، ترساندن و بیم دادن است عرف و قانون نیز همین تلقی را از این عنوان دارند و اساتید حقوق تهدید را بیان رفتار نامشروعی دانسته­‌اند که مرتکب می­‌خواهد آن را انجام دهد.

تهدید در حقوق جزای عمومی که کلیات جرائم را بررسی می‌کند به عنوان موردی از مصادیق معاونت مورد بحث قرار می‌گیرد و شامل اقدامات کتبی و شفاهی است که شخص انجام می‌دهد تا دیگری را بر خلاف میل باطنی‌اش به ارتکاب جرم وادار سازد؛ البته احتمال خطر جانی، مالی، شرافتی و ... که شخص به آن تهدید می‌شود بایستی وجود داشته باشد.

در تحقق جرم تهدید علاوه بر عناصر قانونی و مادی تحقق عنصر معنوی یا سوءنیت عام هم الزامی است یعنی اینکه عالماً و عامداً تهدید بکند پس اگر کسی در حال مستی یا در حال هیپنوتیزم دیگری را تهدید نماید، جرم واقع نمی‌شود.

در مورد مجازات مرتکب تهدید پس از اثبات جرم و جمع شدن شرایط ماده 669 به قاضی حق انتخاب حبس از دو ماه تا دو سال و یا شلاق تا 74 ضربه را داده است که دادگاه با توجه به اوضاع و احوال قضیه و شخصیت طرفین مبادرت به صدور رای در خصوص متهم می‌کند.

جرم موضوع ماده 669 نیز مانند ماده 668 از جرائم حق الناس و مشمول ماده 727 قانون مجازات اسلامی است که جز با شکایت شاکی خصوصی شروع نمی‌شود و در صورت رضایت و اعلام گذشت شاکی، دادگاه می‌تواند در مجازات مرتکب تخفیف داده و با رعایت موازین شرعی از تعقیب مجرم صرفنظر نماید.

با توجه به اینکه هر امری یا کاری و یا عملی نیاز به انگیزه یا مشوق یا علتی نیز دارد، لذا تهدید نیز به خاطر هدفی انجام می‌گیرد که در قانون به صراحت به آن اشاره شده است.

جرم تهدید بر اثر نزاع‌های لفظی و فیزیکی از طرف شخص ضعیف انجام می‌گیرد چرا که در آن نزاع چون مغلوب شده به فکر تلافی می‌باشد یا اینکه به فکر تلافی نیست و فقط جهت تشفی روحیه خود حرف تهدیدآمیزی را به زبان می‌آورد.

از دیگر علل وقوع این جرم ترساندن افراد و بردن مال آنهاست و گاهی نیز شخص مظلوم برای جبران ظلمی که به وی شده درصدد تلافی برآمده و تهدید خود را به زبان نیز می‌آورد.

در جایی دیگر تهدید جهت انجام جرمی می‌باشد یعنی متهم شخصی را تهدید می‌کند که جرمی را نیز انجام دهد و گاهی نیز مجرم شخص را تهدید می‌کند تا عمل مجرمانه یا گناهی را که مرتکب شده است برای دیگران آشکار نکند و به کسی نگوید.

کاهش جرم تهدید نیز همچون دیگر جرایم نیاز به برنامه‌ریزی داشته تا موضوع تهدید عملی نشود و در عالم خارج نیز وجود پیدا نکند چرا که این جرم آرامش مخاطب را مختل و وی هر زمان منتظر خطر می‌باشد تا تهدید گفته شده توسط مجرم عملی شود.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر