محمود احمدینژاد در اولين روز از هفته قوهقضاييه طي حكمي لايحه جامع وكالت را از دستور كار خارج كرد. اقدامي كه طرف رئیس قوه قضاییه به لجباز ي كودكانه تشبيه شد و عده اي از حقوقدانان از آن استقبال و عدهاي هم بر آن نقد هاي بسيار وارد كردند. نظر دو تن ازوكلاي دادگستري- پيمان حاج محمود عطار و محمد صالح نيكبخت- توسط "قانون" در این خصوص پرسیده شده است که در ادامه میخوانید:
پيمان حاج محمود عطار: لايحه جامع وكالت صرفاً يك لايحه پيشنهاد قضايي نيست
با توجه به اصول 156 و 157 قانون اساسي در اين اصول اختيار تدوين و تنظيم لوايح قضايي به عهده قوه قضاييه گذاشته شده است و اين لوايح پس از بررسي توسط كارشناسان و كميسيونهاي تخصصي مربوطه در قوهقضاييه و جلب نظر كارشناسان متخصص به صورت لايحه پيشنهادي با امضای رئيس قوه قضاييه باید از طريق دولت به مجلس تقديم شود. با توجه به اينكه اختيار تدوين اين لوايح به عهده قوه قضاييه و بهويژه شخص رياست اين قوه گذاشته شده است دخالت هيأت وزيران و قوه مجريه در امور تخصصی قوه قضاييه نوعي دخالت در وظايف تخصصي قوا در يكديگر و مغاير با اصل لايتغير تفكيك قوا ست.
بايد بين لايحه قضايي كه رئيس قوه قضاييه بنا به تشخيص خود و دستگاه زيرمجموعه خود تهيه و به دستگاه قانونگذاري پيشنهاد ميكند با لايحه قضايي كه قوه مقننه تدوين آن را به قوه قضاييه از طريق مصوبه قانوني تكليف كرده است تفاوت قائل شويم. در قضيه لايحه جامع وكالت اين لايحه صرفاً يك لايحه پيشنهاد قضايي از سوي رئيس قوه قضاييه يا قوه مقننه نبوده است كه آن را صرفاً يك لايحه بدانيم.
ماده212 قانون برنامه 5 ساله پنجم كه به تصويب مجلس شوراي اسلامي وتنفيذ شوراي نگهبان قانون اساسي رسيد ودر چند سال گذشته به دستگاههاي مختلف سه گانه ابلاغ شد در اين ماده مجلس شوراي اسلامي به قوه قضاييه تكليف كرده است تاپايان سال اول قانون برنامه پنج ساله پنجم لايحه جامع وكالت را تدوين و برای تصويب نهايي از طريق دولت به مجلس تقديم كند. به عبارت ساده تر اين مصوبه قانوني، تكليفي براي قوه قضاييه ايجاد كرده كه اجتناب از اين تكليف قانوني براي مكلفان تخلف خواهد بود. اين وكيل با بيان اينكه قوه قضاييه در راستاي اين تكليف مصرح در ماده 212 قانون (كه در بالا ذكر شد)لايحه جامع وكالت را تدوين و برای تصويب نهايي درمجلس از طريق دولت ارسال كرد خاطر نشان كرد:. دولت مكلف بود بدون دخل وتصرف در اين لايحه ظرف مدت سه ماه از تاريخ دريافت لايحه جامع وكالت آن را برای تصويب نهايي و در اجراي ماده ياد شده به مجلس شوراي اسلامي ارسال كند مع الوصف هيات وزيران وشخص رئيس جمهور بدون توجه به اين الزام قانوني ومدت سه ماهه كه شوراي نگهبان در تفسير خود از قانون مربوطه اين مدت سه ماه را تقنين كرده بود مدت چند سال اين لايحه را هيات وزيران بلا اقدام و معطل باقي نگه داشت و بعد از گذشت چند سال از بلاتكليف گذاشتن لايحه ودر واپسين روزها و هفته هاي باقي مانده اين دولت بدون رعايت مقررات و ضوابط قانوني وبدون داشتن اختيار دستور خروج اين لايحه را از اجراي مراحل قانوني تقديم به مجلس شوراي اسلامي صادر كرد.
طبق قانون، بويژه قانون اختيارات وتكليف رياست جمهوري شخص رئيس جمهور وهيات وزيران ودولت هيچ اختياري براي معطل گذاشتن ودخل وتصرف در لوايح قضايي پيشنهادي يا تكليفي قوه قضاييه ونهايتا خروج آنها از اقدامات بعدي ندارد. عملكرد رئيس جمهور در صدور دستور ياد شده تخلف وجرم محرز براي وي خواهد بود.
با توجه به تكليف مقرر در ماده 212 قانون برنامه 5 ساله پنجم در لزوم تدوين لايحه جامع وكالت توسط قوه قضاييه كه بلا اقدام مانده است چه براساس قانون اساسي جمهوري اسلامي و چه براساس قوانين عادي تمام مصوبات ومقررات وقوانيني كه مراحل قانوني تصويب را در پارلمان و قوه مقننه گذرانده ولازم الاجرا باشند هيچ نهاد وشخصي اعم از حقيقي وحقوقي و دولتي و غيردولتي حق جلوگيري از اجراي اين مصوبات را نخواهد داشت.
صدور دستور بلااقدام گذاشتن لايحه جامع وكالت توسط رئيس جمهور مصداق بارز جلوگيري از اجرای مصوبه ماده 212 قانون برنامه 5 ساله پنجم خواهد بود لازم است در اسرع وقت موضوع اين تخلف مانند تخلفات واتهامات ديگر آقاي احمدي نژاد در مقابل مصوبات مجلس ومصوبات دستگاه قضايي و آرا لازم الاجرای دادگاهها از طريق مراجع ومبادي ذي صلاح قانوني تحت پيگيري قانوني قرارگيرد. مضافا وبا توجه به تكليف مقرر و لزوم تعيين تكليف وكلاي كانونهاي وكلا ومركز امورمشاوران حقوقي قوه قضاييه ولزوم ادغام اين دو نهاد و وكلاي زير مجموعه آنها با يكديگر لازم است مجلس ودستگاه قانونگذاري با همياري دستگاه قضايي ترتيبات لازم قانوني را براي تعيين تكليف نهاد وكالت در كشور به عمل بياورند.
محمد صالح نيكبخت :منظور رئيس دولت، كل لايحه جامع وكالت نبوده است
مراد رئيس دولت، كل لايحه جامع وكالت نبوده پس بايد از اظهارنظر فوري و كلي در مورد اين اقدام خودداري كرد. زيرا مطابق اصول 157 و 158 قانون اساسي وظايف قوه قضاييه و همچنين لوايحي كه اين قوه بايد به مجلس تقديم كند مشخص است. در بند 2 اصل 158 وظيفه رئيس قوه قضاييه تهيه لوايح قضايي متناسب با جمهوري اسلامي عنوان شده است.
با عنايت به اينكه مسئله وكالت و تشكيلات آن و نحوه انتخاب وكلا و همچنين اداره امور صنفي وكلا عرفاً از لوايح قضايي تلقي نميشود باتوجه به اينكه قبلاً در رابطه با وظايف و اختيارات دولتهاي قبلي عنوان شده بود كه رئيس قوه مجريه نميتواند در لوايحي كه قوه قضاييه براي تقديم به مجلس به دولت فرستاده ميشود تغيير ايجاد كند و ظاهرا اين هم نظر شوراي نگهبان بوده است. عدم ارسال لايحه جامع وكالت يا تغيير در آن از موارد ممنوع تغيير در لوايح قضايي محسوب نميشود.
صرفنظر از قصد و نيت رئيس دولت در آخرين ماه دوره هشت ساله خود در مورد تغيير لايحه جامع وكالت يا عدم ارسال كلي آن به مجلس بايد گفت فعلاً در اصل موضوع اين اختلافنظر وجود دارد كه آيا لايحه جامع وكالت مشمول بند 2 اصل 158يعني تهيه لوايح قضايي متناسب با جمهوري اسلامي هست يا خير كه اگر اين مسئله حل شود اقدام رئيس قوه مجريه خلاف آن است كه مدنظر شوراي نگهبان و قوه قضاييه است زيرا اصل استقلال قوا ايجاب ميكند كه روسای هر قوه در كار قوه ديگر مداخله نكنند ولي اگر اين لايحه جزو لايحه قضايي موردنظر در بند 2 اصل 158 نباشد با توجه به اينكه به طور عام و اطلاق،دولت موظف است لوايح قانوني را به مجلس تقديم كند. اقدام رئيس هيأت دولت از اعمال ممنوعه نيست.
پيمان حاج محمود عطار: لايحه جامع وكالت صرفاً يك لايحه پيشنهاد قضايي نيست
با توجه به اصول 156 و 157 قانون اساسي در اين اصول اختيار تدوين و تنظيم لوايح قضايي به عهده قوه قضاييه گذاشته شده است و اين لوايح پس از بررسي توسط كارشناسان و كميسيونهاي تخصصي مربوطه در قوهقضاييه و جلب نظر كارشناسان متخصص به صورت لايحه پيشنهادي با امضای رئيس قوه قضاييه باید از طريق دولت به مجلس تقديم شود. با توجه به اينكه اختيار تدوين اين لوايح به عهده قوه قضاييه و بهويژه شخص رياست اين قوه گذاشته شده است دخالت هيأت وزيران و قوه مجريه در امور تخصصی قوه قضاييه نوعي دخالت در وظايف تخصصي قوا در يكديگر و مغاير با اصل لايتغير تفكيك قوا ست.
بايد بين لايحه قضايي كه رئيس قوه قضاييه بنا به تشخيص خود و دستگاه زيرمجموعه خود تهيه و به دستگاه قانونگذاري پيشنهاد ميكند با لايحه قضايي كه قوه مقننه تدوين آن را به قوه قضاييه از طريق مصوبه قانوني تكليف كرده است تفاوت قائل شويم. در قضيه لايحه جامع وكالت اين لايحه صرفاً يك لايحه پيشنهاد قضايي از سوي رئيس قوه قضاييه يا قوه مقننه نبوده است كه آن را صرفاً يك لايحه بدانيم.
ماده212 قانون برنامه 5 ساله پنجم كه به تصويب مجلس شوراي اسلامي وتنفيذ شوراي نگهبان قانون اساسي رسيد ودر چند سال گذشته به دستگاههاي مختلف سه گانه ابلاغ شد در اين ماده مجلس شوراي اسلامي به قوه قضاييه تكليف كرده است تاپايان سال اول قانون برنامه پنج ساله پنجم لايحه جامع وكالت را تدوين و برای تصويب نهايي از طريق دولت به مجلس تقديم كند. به عبارت ساده تر اين مصوبه قانوني، تكليفي براي قوه قضاييه ايجاد كرده كه اجتناب از اين تكليف قانوني براي مكلفان تخلف خواهد بود. اين وكيل با بيان اينكه قوه قضاييه در راستاي اين تكليف مصرح در ماده 212 قانون (كه در بالا ذكر شد)لايحه جامع وكالت را تدوين و برای تصويب نهايي درمجلس از طريق دولت ارسال كرد خاطر نشان كرد:. دولت مكلف بود بدون دخل وتصرف در اين لايحه ظرف مدت سه ماه از تاريخ دريافت لايحه جامع وكالت آن را برای تصويب نهايي و در اجراي ماده ياد شده به مجلس شوراي اسلامي ارسال كند مع الوصف هيات وزيران وشخص رئيس جمهور بدون توجه به اين الزام قانوني ومدت سه ماهه كه شوراي نگهبان در تفسير خود از قانون مربوطه اين مدت سه ماه را تقنين كرده بود مدت چند سال اين لايحه را هيات وزيران بلا اقدام و معطل باقي نگه داشت و بعد از گذشت چند سال از بلاتكليف گذاشتن لايحه ودر واپسين روزها و هفته هاي باقي مانده اين دولت بدون رعايت مقررات و ضوابط قانوني وبدون داشتن اختيار دستور خروج اين لايحه را از اجراي مراحل قانوني تقديم به مجلس شوراي اسلامي صادر كرد.
طبق قانون، بويژه قانون اختيارات وتكليف رياست جمهوري شخص رئيس جمهور وهيات وزيران ودولت هيچ اختياري براي معطل گذاشتن ودخل وتصرف در لوايح قضايي پيشنهادي يا تكليفي قوه قضاييه ونهايتا خروج آنها از اقدامات بعدي ندارد. عملكرد رئيس جمهور در صدور دستور ياد شده تخلف وجرم محرز براي وي خواهد بود.
با توجه به تكليف مقرر در ماده 212 قانون برنامه 5 ساله پنجم در لزوم تدوين لايحه جامع وكالت توسط قوه قضاييه كه بلا اقدام مانده است چه براساس قانون اساسي جمهوري اسلامي و چه براساس قوانين عادي تمام مصوبات ومقررات وقوانيني كه مراحل قانوني تصويب را در پارلمان و قوه مقننه گذرانده ولازم الاجرا باشند هيچ نهاد وشخصي اعم از حقيقي وحقوقي و دولتي و غيردولتي حق جلوگيري از اجراي اين مصوبات را نخواهد داشت.
صدور دستور بلااقدام گذاشتن لايحه جامع وكالت توسط رئيس جمهور مصداق بارز جلوگيري از اجرای مصوبه ماده 212 قانون برنامه 5 ساله پنجم خواهد بود لازم است در اسرع وقت موضوع اين تخلف مانند تخلفات واتهامات ديگر آقاي احمدي نژاد در مقابل مصوبات مجلس ومصوبات دستگاه قضايي و آرا لازم الاجرای دادگاهها از طريق مراجع ومبادي ذي صلاح قانوني تحت پيگيري قانوني قرارگيرد. مضافا وبا توجه به تكليف مقرر و لزوم تعيين تكليف وكلاي كانونهاي وكلا ومركز امورمشاوران حقوقي قوه قضاييه ولزوم ادغام اين دو نهاد و وكلاي زير مجموعه آنها با يكديگر لازم است مجلس ودستگاه قانونگذاري با همياري دستگاه قضايي ترتيبات لازم قانوني را براي تعيين تكليف نهاد وكالت در كشور به عمل بياورند.
محمد صالح نيكبخت :منظور رئيس دولت، كل لايحه جامع وكالت نبوده است
مراد رئيس دولت، كل لايحه جامع وكالت نبوده پس بايد از اظهارنظر فوري و كلي در مورد اين اقدام خودداري كرد. زيرا مطابق اصول 157 و 158 قانون اساسي وظايف قوه قضاييه و همچنين لوايحي كه اين قوه بايد به مجلس تقديم كند مشخص است. در بند 2 اصل 158 وظيفه رئيس قوه قضاييه تهيه لوايح قضايي متناسب با جمهوري اسلامي عنوان شده است.
با عنايت به اينكه مسئله وكالت و تشكيلات آن و نحوه انتخاب وكلا و همچنين اداره امور صنفي وكلا عرفاً از لوايح قضايي تلقي نميشود باتوجه به اينكه قبلاً در رابطه با وظايف و اختيارات دولتهاي قبلي عنوان شده بود كه رئيس قوه مجريه نميتواند در لوايحي كه قوه قضاييه براي تقديم به مجلس به دولت فرستاده ميشود تغيير ايجاد كند و ظاهرا اين هم نظر شوراي نگهبان بوده است. عدم ارسال لايحه جامع وكالت يا تغيير در آن از موارد ممنوع تغيير در لوايح قضايي محسوب نميشود.
صرفنظر از قصد و نيت رئيس دولت در آخرين ماه دوره هشت ساله خود در مورد تغيير لايحه جامع وكالت يا عدم ارسال كلي آن به مجلس بايد گفت فعلاً در اصل موضوع اين اختلافنظر وجود دارد كه آيا لايحه جامع وكالت مشمول بند 2 اصل 158يعني تهيه لوايح قضايي متناسب با جمهوري اسلامي هست يا خير كه اگر اين مسئله حل شود اقدام رئيس قوه مجريه خلاف آن است كه مدنظر شوراي نگهبان و قوه قضاييه است زيرا اصل استقلال قوا ايجاب ميكند كه روسای هر قوه در كار قوه ديگر مداخله نكنند ولي اگر اين لايحه جزو لايحه قضايي موردنظر در بند 2 اصل 158 نباشد با توجه به اينكه به طور عام و اطلاق،دولت موظف است لوايح قانوني را به مجلس تقديم كند. اقدام رئيس هيأت دولت از اعمال ممنوعه نيست.
مرسی جناب اولیایی فرد
پاسخحذف