مسعود حائري - وكيل پايه يك دادگستري
در مورد افشاي اسرارديگران در قانون جرم انگاري صورت گرفته است. ماده 648 قانون مجازات اسلامي قبلي به اين موضوع پرداخته است.
در متن ماده آمده است اطباء و جراحان ،ماماها و داروفروشان و تمامیكساني كه به مناسبت شغل و حرفه خود محرم اسرار ديگران ميشوند هرگاه درغير از موارد قانوني اسرار مردم را افشاء كنند به سه ماه و يك روز تا يك سال حبس یا يك ميليون و پانصد هزار تا 6 ميليون ريال جزاي نقدي محكوم ميشوند همانطور كه در قانون آمده افرادي كه به دليل حرفهشان با اسرار مردم در ارتباطند به هيچ عنوان حق افشای اين اسرار را ندارند مگر در بعضي موارد قانوني، افرادي كه موظف به حفظ اسرار هستند منحصر به موارد ذكر شده در بالا نيست (پزشكان ،ماماها و داروفروشان نيستند) بلكه در ادامه اين ماده اشاره به تمامیكساني كه به مناسبت شغل و حرفه خود محرم اسرار ميشوند نيز هست در قوانين به طور پراكنده موارد متعددي به چشم ميخورد كه به ساير موارد قابل تعميم است و فقط از باب تمثيل به پزشكان و... اشاره شده وگرنه مشاغل ديگر نيز بايد حافظ اسرار مردم باشند.
مثلاً كارشناسان رسمي دادگستري، مترجمان، وكلا، سردفتران اسناد رسمي و مأموران دارايي، مددكاران اجتماعي كارگزاران بورس، قضات دادگستري حتي روحانيون كه به لحاظ شأن اجتماعي مردم بسيار به آنها مراجعه ميكنند نيز شامل اين ماده هستند پس موظف به حفظ اسرار مردم هستند مثلاً در قانون كارشناسان و دفاتر اسناد رسمي به حفظ اسرار مردم اشاره شده و براي آنها قوانين خاص وجود دارد. پس كساني كه به طور متعارف در معرض اسرار ديگران قرار ميگيرند پس بايد آنها را حفظ كنند مثلاً در مورد وكلا، وكيل در پروندههاي خانوادگي جنايي و حقوقي ممكن است حقايقي از طرف موكلشان براي آنها بازگو شود (چون موكل موظف است كه تمامي حقيقت را به وكيل خود بگويد) پس وكيل بايد اين حقايق و اسرار را حفظ كند و تا آنجايي كه لازم است براي احقاق حق موكل خود اين حقايق را بهكار گيرد ولي مجاز به افشاي اين حقايق نزد غير نيست كه اين امر يك اخلاق اجتماعي است و باعث حفظ شخصيت و حرمت افراد ميشود البته در اين ماده استثنائي وجود داردكه در اين ماده اشاره به موارد قانوني است مثلاً در مورد شهادت كسي كه موظف ميشود در دادگاه در امور جزايي و حقوقي شهادت دهد بايد تمامي حقايق را بگويد در صورتي كه اين اسرار لازمه شهادت فرد باشد بايد آنها را بازگو كند.
مورد ديگر زماني است كه دادگاه مواردي را براي احقاق حقوق استعلام كند پس اين افراد موظف هستند حقايق را در اختيار دادگاه قرار دهند. ولي اگر افشای اين سر باعث صدمه روحي یا ضرر مادي به شخصي شود علاوه بر آبروريزي (هتك حرمت) حكم با قاضي است كه در اين مورد قضاوت كند. اگر اين افشای سر منجر به جرائم ديگر شود در اين مورد احكام خودش را دارد ولي رابطه بين سببيت و افشاي اسرار و ورود ضرر چه مادي و معنوي بايد اثبات شود.
منبع: قانون
در مورد افشاي اسرارديگران در قانون جرم انگاري صورت گرفته است. ماده 648 قانون مجازات اسلامي قبلي به اين موضوع پرداخته است.
در متن ماده آمده است اطباء و جراحان ،ماماها و داروفروشان و تمامیكساني كه به مناسبت شغل و حرفه خود محرم اسرار ديگران ميشوند هرگاه درغير از موارد قانوني اسرار مردم را افشاء كنند به سه ماه و يك روز تا يك سال حبس یا يك ميليون و پانصد هزار تا 6 ميليون ريال جزاي نقدي محكوم ميشوند همانطور كه در قانون آمده افرادي كه به دليل حرفهشان با اسرار مردم در ارتباطند به هيچ عنوان حق افشای اين اسرار را ندارند مگر در بعضي موارد قانوني، افرادي كه موظف به حفظ اسرار هستند منحصر به موارد ذكر شده در بالا نيست (پزشكان ،ماماها و داروفروشان نيستند) بلكه در ادامه اين ماده اشاره به تمامیكساني كه به مناسبت شغل و حرفه خود محرم اسرار ميشوند نيز هست در قوانين به طور پراكنده موارد متعددي به چشم ميخورد كه به ساير موارد قابل تعميم است و فقط از باب تمثيل به پزشكان و... اشاره شده وگرنه مشاغل ديگر نيز بايد حافظ اسرار مردم باشند.
مثلاً كارشناسان رسمي دادگستري، مترجمان، وكلا، سردفتران اسناد رسمي و مأموران دارايي، مددكاران اجتماعي كارگزاران بورس، قضات دادگستري حتي روحانيون كه به لحاظ شأن اجتماعي مردم بسيار به آنها مراجعه ميكنند نيز شامل اين ماده هستند پس موظف به حفظ اسرار مردم هستند مثلاً در قانون كارشناسان و دفاتر اسناد رسمي به حفظ اسرار مردم اشاره شده و براي آنها قوانين خاص وجود دارد. پس كساني كه به طور متعارف در معرض اسرار ديگران قرار ميگيرند پس بايد آنها را حفظ كنند مثلاً در مورد وكلا، وكيل در پروندههاي خانوادگي جنايي و حقوقي ممكن است حقايقي از طرف موكلشان براي آنها بازگو شود (چون موكل موظف است كه تمامي حقيقت را به وكيل خود بگويد) پس وكيل بايد اين حقايق و اسرار را حفظ كند و تا آنجايي كه لازم است براي احقاق حق موكل خود اين حقايق را بهكار گيرد ولي مجاز به افشاي اين حقايق نزد غير نيست كه اين امر يك اخلاق اجتماعي است و باعث حفظ شخصيت و حرمت افراد ميشود البته در اين ماده استثنائي وجود داردكه در اين ماده اشاره به موارد قانوني است مثلاً در مورد شهادت كسي كه موظف ميشود در دادگاه در امور جزايي و حقوقي شهادت دهد بايد تمامي حقايق را بگويد در صورتي كه اين اسرار لازمه شهادت فرد باشد بايد آنها را بازگو كند.
مورد ديگر زماني است كه دادگاه مواردي را براي احقاق حقوق استعلام كند پس اين افراد موظف هستند حقايق را در اختيار دادگاه قرار دهند. ولي اگر افشای اين سر باعث صدمه روحي یا ضرر مادي به شخصي شود علاوه بر آبروريزي (هتك حرمت) حكم با قاضي است كه در اين مورد قضاوت كند. اگر اين افشای سر منجر به جرائم ديگر شود در اين مورد احكام خودش را دارد ولي رابطه بين سببيت و افشاي اسرار و ورود ضرر چه مادي و معنوي بايد اثبات شود.
منبع: قانون
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر