امروزه اجراي علني مجازات در ميان عموم مردم و اهل فن به ويژه ميان جرمشناسان، موافقان و مخالفان خود را دارد. فقها و علماي حقوق كيفري هر كدام در راستاي حمايت يا رد اين عمل، دلايل و نظرياتي ارائه كردهاند. اصطلاح ملأعام به
جماعت بسيار از مردم گفته ميشود و معناي همگاني را ميرساند. در ادامه با توجه به مطالب بالا، به بررسي آثار مثبت و منفي اجراي علني مجازات از نگاه جرمشناسانه خواهيم پرداخت.
آثار مثبت اجراي علني مجازات
الف- ارعاب و بازدارندگي فردي و اجتماعي
بايد گفت با اجراي كيفر در ملأعام مجرمين بالقوه منظره خفت بار اجراي كيفر را براي خود تداعي ميكنند و همين امر باعث ميشود آنها در مقابل وسوسهها تسليم نشده و مرتكب بزه نشوند. در پيروي همين امر اجراي علني كيفر در جامعه باعث ميشود مجرمين بالقوه كه قصد ارتكاب جرم را دارند با ديدن مجازات ترس و دلهرهيي در وجودشان پديدار شود و آنها را از ارتكاب بزه، به دليل ديدن پيامد ننگين آن باز دارد. در متون فقهي نيز برخي از فقها به بحث زجر يا انزجار به معني باز ايستادن اشاره كرد هاند و دست قاضي را براي اجراي علني حدود با توجه به تشخيص مصلحت بازگذاشتهاند. فيلانژيري در قرن 18 در كتاب خود تحت عنوان علم قانونگذاري اشاره ميكند كه وجود مجازات در دور نگهداشتن انسانها از جرم از طريق نمايش رنج و عذابهايي كه در صورت ارتكاب نصيبشان خواهد شد توجيه ميشود.
بـ تنبيه و اصلاح بزهكار
عدهيي از جرمشناسان معتقدند كه اجراي علني مجازات موجب تطهير و اصلاح شخص مرتكب ميشود، زيرا او پس از تحمل مجازات به عنوان كفاره گناه خود و مطلع شدن مردم از گناه او درصدد اصلاح بر ميآيد و راه صواب را پي ميگيرد و احيانا دوباره مرتكب جرم نميشود.
ج- اصلاح جامعه
مونتن در فرمول عنوان شده خود ميگويد: كسي را كه اعدام ميكنند اصلاح نميكنند بلكه افراد ديگر جامعه را با اعدام جنايتكار اصلاح ميكنند. در سايه اجراي علني كيفر به ويژه اجراي مجازات در محل ارتكاب جرايم ميتوان اميدوار بود احساس عدم امنيت و نظم مختل شده حاصل از ارتكاب بزه از بين رفته و دوباره شرايط به حالت قبل برگردد.
د- جلوگيري از شايعهسازي در اجراي كيفرها
اجراي علني كيفرها باب سوءاستفاده و تبعيض در قانون و اجراي مجازات را براي افراد ذينفوذ و داراي قدرت و ثروت بسته و دستگاه قضايي، به ويژه قضات و ماموران اجراي احكام را از اتهام اخذ رشوه، پارتيبازي و ساير سوءاستفادههاي غيرقانوني مبرا ميسازد، زيرا در صورتي كه مجازاتها در اتاقهاي بسته انجام شود اين شائبه را ايجاد ميكند كه ممكن است دراجراي مجازات افرادي خاص، عدالت آن گونه كه بايد رعايت نشده باشد و همين نگاه بدبينانه به سيستم قضايي باعث بدگمان شدن و بياعتمادي افراد جامعه خواهد شد.
هـ- نمايش قبح جرم به جامعه و پيشگيري از تعطيلي كيفرها
بديهي است كه يكي از اهداف مجازاتهاتاثير نمادين آنها است. به اين معني كه چگونگي و ميزان مجازات و درجه قبح عمل مجرمانه را از نظر جامعه منعكس كرده و ميتواند در دراز مدت بر قضات و افراد جامعه درباره هر جرم خاص اثر بگذارد.
وـ شناساندن چهره واقعي بزهكار به اجتماع
جامعه در مقابل جرم انجام يافته آسيب ديده است و لذا آسيب زنندگان نبايد مصون از تحقير و سرزنش اجتماع باشند. اين تحقير جزاي عدم توجه به مقررات است كه جامعه به آنها احترام ميگذارد و حريم آنها را محفوظ ميدارد. عدم رعايت و حفظ حريم اجتماعي موجب ميشود تا متجاوزان تنبيه شوند و در عين حال با دور كردن و منزوي كردن آنها از اجتماع و كشيدن ديوار بين آنها و ديگر افراد جامعه متنبه شوند و سابقه زندگي آنها مخدوش شود.
زـ برقراري نظم و آرامش عمومي
پايه گذاران مكتب نيوكلاسيك فرانسه معتقدند كه مجازات بايد موجب آرامش و تسكين افكار عمومي شود و مجرم در حين اجراي مجازات متنبه شده و نتايج اعمال بد خود را درك كند. اعمال عقوبت را بايد به اطلاع مردم رساند تا وقوف بر آن اثر تهديدي كيفر حاصل شده و مردم جديت دستگاه عدالت جزايي را در مقابله با بزهكار شاهد باشند. بنابراين شايسته است كه مقامات قضايي در مواردي از پيش، مردم را آگاه ساخته تا با حضور آنها اجراي كيفر انجام شود. بنابراين اجراي كيفر مخصوصا در محل ارتكاب جرم خود ميتواند متضمن امنيت و آرامش عمومي باشد و نظم مختل شده در اثر جرم را به دامان جامعه بازگرداند و باعث ايجاد حسن امنيت و آرامش ناظران مجازات شود.
آثار منفي اجراي علني مجازات
الف- از بين بردن زمينه اصلاح و بازپروري بزهكار
مهمترين هدف دفاع اجتماعي، دوباره اجتماعي كردن مجرم و ايجاد زمينه اصلاح و بازپروري مرتكب جرم است.
يكي از دلايلي كه مخالفان اجراي علني مجازات ارائه ميكنند، اين است كه اجراي علني مجازات باعث از بين رفتن شخصيت، حيثيت و اعتبار مجرم ميشود و اين تحقير او را جسورتر ساخته و ديگر او واهمهيي از اجراي مجازات در علن را ندارد، چرا كه جايگاه خود را از دست رفته ميبيند. در نتيجه منتقدين معتقدند كه اجراي علني مجازات نهتنها توان ايجاد زمينه اصلاح و بازپروري مجرم را ندارد بلكه در شرايطي ميتواند حتي جرمزا باشد.
ب- ايجاد حس انتقام و كينه در بزهكار
با اجراي علني كيفرها در جامعه عملا به پاشيدن بذر كينه و انتقام در نهاد بزهكار اقدام كرده و باعث به انحراف كشاندن آنها به سوي رفتارهاي ناهنجارتر خواهيم شد. لذا بايد اعتراف كرد كه اجراي مجازات به صورت علني و بدون استفاده از مطالعات روانشناسي و جامعهشناسي، نهتنها ريشه بزهكاري را خشك نميكند بلكه خود، جرمآفرين است. به اين جهت است كه گفته شده مجازات نبايد واكنشي عليه بدي باشد، زيرا هم بيعدالتي است و هم جرم آفرين است.
د- اشاعه جرم در جامعه (جرم آفريني)
تماشاي مناظر وحشتناك اعدام و تازيانه مجرمان موجب از بين رفتن احساسات افراد شده و سرانجام مردم را تحريك به ارتكاب جرم ميكند. همچنين باعث ميشود، ايشان حين ارتكاب جرم و جنايت هولناك با خونسردي تمام عمل خود را انجام دهد و هيچ گونه حس ندامت، پشيماني و عذاب وجدان نداشته باشد. علاوه بر اينكه در برخي موارد اجراي كيفر در ملأعام موجب آشنايي ساير بزهكاران احتمالي با ترفندها و شيوههاي ارتكاب جرم توسط مجرمان حرفهيي ميشود، هنگامي كه بزهكار در ملأعام مجازات ميشود و وي با گامهاي استوار و گردني برافراشته به سوي طنابدار ميرود و به ويژه اينكه مطبوعات نيز با قهرمانسازيهاي ژورناليستي مجرم را همچون قهرمان فيلمهاي خشونت بار جلوهگر ميسازند، اين موارد موجب شده كه افراد جاهل و اشخاصي كه دچار كمبودهاي شديدعاطفي هستند صرفا به خاطر كسب شهرت و معروفيت اقدام به جنايات مشابه كنند.
هـ- بروز طغيان و شورش عمومي
عدهيي از جرمشناسان مخالف اجراي علني مجازات، معتقدند كه اجراي مجازاتهاي بدني در ملأعام سبب بروز طغيان، شورش عمومي و تهييج مردم عليه هيات حاكمه شده و همچنين كشورهايي كه اجراي مجازاتها را به اين شكل تجويز كردهاند بيشتر دچار اغتشاش شدهاند. لذا ايشان معتقدند كه اجراي كيفرها به طور علني باعث قيام وابستگان محكومعليه، ديگر افراد و اجتماع ميشود، زيرا آنها بر خلاف محكومكنندگان و مجريان قانون، شخصيت مجرم را به خوبي ميشناسند و به علت جرمش وقوف كامل دارند و محققا اجراي چنين مجازاتي را در حق او به دور از عدالت ميدانند. البته ناگفته نماند تجربه نشان داده چنين درگيريها و اغتشاشاتي بيشتر حين اجراي علني مجازات درباره مجرمان سياسي بوده نه تمام مجرمان.
ز- عدم رعايت اصل شخصي بودن مجازاتها
به نظر ميرسد اجراي علني كيفر با اصل شخصي بودن مجازاتها منافات دارد، چرا كه موجب لكهدار شدن اعتبار و حيثيت خانوادگي اطرافيان بزهكار را فراهم ميآورد. و در نتيجه نگاه اجتماع نسبت به آنها تغيير كرده و اين گونه طرز تلقيها مشكلات فراواني از جمله انگشتنما شدن، مشكلات شغلي، تحصيلي، ازدواج و... را هم براي مرتكب و هم اطرافيان او به بار ميآورد. يكي ديگر از جرمشناسان در اين زمينه ميگويد: بينديشيد براي كسان او كه براي ابد داغ ننگ بر پيشاني دارند در ميان خودخواهيها و بيخبريها و خون خواهي، بينديشيد بر خون ننگي كه بر خانواده او پاشيده ميشود و زايلشدني نيست .
نوشته مهیار ثقفی كارشناس ارشد حقوق جزا و جرمشناسي
طرخ از جمال رحمتی
منبع اعتماد
جماعت بسيار از مردم گفته ميشود و معناي همگاني را ميرساند. در ادامه با توجه به مطالب بالا، به بررسي آثار مثبت و منفي اجراي علني مجازات از نگاه جرمشناسانه خواهيم پرداخت.
آثار مثبت اجراي علني مجازات
الف- ارعاب و بازدارندگي فردي و اجتماعي
بايد گفت با اجراي كيفر در ملأعام مجرمين بالقوه منظره خفت بار اجراي كيفر را براي خود تداعي ميكنند و همين امر باعث ميشود آنها در مقابل وسوسهها تسليم نشده و مرتكب بزه نشوند. در پيروي همين امر اجراي علني كيفر در جامعه باعث ميشود مجرمين بالقوه كه قصد ارتكاب جرم را دارند با ديدن مجازات ترس و دلهرهيي در وجودشان پديدار شود و آنها را از ارتكاب بزه، به دليل ديدن پيامد ننگين آن باز دارد. در متون فقهي نيز برخي از فقها به بحث زجر يا انزجار به معني باز ايستادن اشاره كرد هاند و دست قاضي را براي اجراي علني حدود با توجه به تشخيص مصلحت بازگذاشتهاند. فيلانژيري در قرن 18 در كتاب خود تحت عنوان علم قانونگذاري اشاره ميكند كه وجود مجازات در دور نگهداشتن انسانها از جرم از طريق نمايش رنج و عذابهايي كه در صورت ارتكاب نصيبشان خواهد شد توجيه ميشود.
بـ تنبيه و اصلاح بزهكار
عدهيي از جرمشناسان معتقدند كه اجراي علني مجازات موجب تطهير و اصلاح شخص مرتكب ميشود، زيرا او پس از تحمل مجازات به عنوان كفاره گناه خود و مطلع شدن مردم از گناه او درصدد اصلاح بر ميآيد و راه صواب را پي ميگيرد و احيانا دوباره مرتكب جرم نميشود.
ج- اصلاح جامعه
مونتن در فرمول عنوان شده خود ميگويد: كسي را كه اعدام ميكنند اصلاح نميكنند بلكه افراد ديگر جامعه را با اعدام جنايتكار اصلاح ميكنند. در سايه اجراي علني كيفر به ويژه اجراي مجازات در محل ارتكاب جرايم ميتوان اميدوار بود احساس عدم امنيت و نظم مختل شده حاصل از ارتكاب بزه از بين رفته و دوباره شرايط به حالت قبل برگردد.
د- جلوگيري از شايعهسازي در اجراي كيفرها
اجراي علني كيفرها باب سوءاستفاده و تبعيض در قانون و اجراي مجازات را براي افراد ذينفوذ و داراي قدرت و ثروت بسته و دستگاه قضايي، به ويژه قضات و ماموران اجراي احكام را از اتهام اخذ رشوه، پارتيبازي و ساير سوءاستفادههاي غيرقانوني مبرا ميسازد، زيرا در صورتي كه مجازاتها در اتاقهاي بسته انجام شود اين شائبه را ايجاد ميكند كه ممكن است دراجراي مجازات افرادي خاص، عدالت آن گونه كه بايد رعايت نشده باشد و همين نگاه بدبينانه به سيستم قضايي باعث بدگمان شدن و بياعتمادي افراد جامعه خواهد شد.
هـ- نمايش قبح جرم به جامعه و پيشگيري از تعطيلي كيفرها
بديهي است كه يكي از اهداف مجازاتهاتاثير نمادين آنها است. به اين معني كه چگونگي و ميزان مجازات و درجه قبح عمل مجرمانه را از نظر جامعه منعكس كرده و ميتواند در دراز مدت بر قضات و افراد جامعه درباره هر جرم خاص اثر بگذارد.
وـ شناساندن چهره واقعي بزهكار به اجتماع
جامعه در مقابل جرم انجام يافته آسيب ديده است و لذا آسيب زنندگان نبايد مصون از تحقير و سرزنش اجتماع باشند. اين تحقير جزاي عدم توجه به مقررات است كه جامعه به آنها احترام ميگذارد و حريم آنها را محفوظ ميدارد. عدم رعايت و حفظ حريم اجتماعي موجب ميشود تا متجاوزان تنبيه شوند و در عين حال با دور كردن و منزوي كردن آنها از اجتماع و كشيدن ديوار بين آنها و ديگر افراد جامعه متنبه شوند و سابقه زندگي آنها مخدوش شود.
زـ برقراري نظم و آرامش عمومي
پايه گذاران مكتب نيوكلاسيك فرانسه معتقدند كه مجازات بايد موجب آرامش و تسكين افكار عمومي شود و مجرم در حين اجراي مجازات متنبه شده و نتايج اعمال بد خود را درك كند. اعمال عقوبت را بايد به اطلاع مردم رساند تا وقوف بر آن اثر تهديدي كيفر حاصل شده و مردم جديت دستگاه عدالت جزايي را در مقابله با بزهكار شاهد باشند. بنابراين شايسته است كه مقامات قضايي در مواردي از پيش، مردم را آگاه ساخته تا با حضور آنها اجراي كيفر انجام شود. بنابراين اجراي كيفر مخصوصا در محل ارتكاب جرم خود ميتواند متضمن امنيت و آرامش عمومي باشد و نظم مختل شده در اثر جرم را به دامان جامعه بازگرداند و باعث ايجاد حسن امنيت و آرامش ناظران مجازات شود.
آثار منفي اجراي علني مجازات
الف- از بين بردن زمينه اصلاح و بازپروري بزهكار
مهمترين هدف دفاع اجتماعي، دوباره اجتماعي كردن مجرم و ايجاد زمينه اصلاح و بازپروري مرتكب جرم است.
يكي از دلايلي كه مخالفان اجراي علني مجازات ارائه ميكنند، اين است كه اجراي علني مجازات باعث از بين رفتن شخصيت، حيثيت و اعتبار مجرم ميشود و اين تحقير او را جسورتر ساخته و ديگر او واهمهيي از اجراي مجازات در علن را ندارد، چرا كه جايگاه خود را از دست رفته ميبيند. در نتيجه منتقدين معتقدند كه اجراي علني مجازات نهتنها توان ايجاد زمينه اصلاح و بازپروري مجرم را ندارد بلكه در شرايطي ميتواند حتي جرمزا باشد.
ب- ايجاد حس انتقام و كينه در بزهكار
با اجراي علني كيفرها در جامعه عملا به پاشيدن بذر كينه و انتقام در نهاد بزهكار اقدام كرده و باعث به انحراف كشاندن آنها به سوي رفتارهاي ناهنجارتر خواهيم شد. لذا بايد اعتراف كرد كه اجراي مجازات به صورت علني و بدون استفاده از مطالعات روانشناسي و جامعهشناسي، نهتنها ريشه بزهكاري را خشك نميكند بلكه خود، جرمآفرين است. به اين جهت است كه گفته شده مجازات نبايد واكنشي عليه بدي باشد، زيرا هم بيعدالتي است و هم جرم آفرين است.
د- اشاعه جرم در جامعه (جرم آفريني)
تماشاي مناظر وحشتناك اعدام و تازيانه مجرمان موجب از بين رفتن احساسات افراد شده و سرانجام مردم را تحريك به ارتكاب جرم ميكند. همچنين باعث ميشود، ايشان حين ارتكاب جرم و جنايت هولناك با خونسردي تمام عمل خود را انجام دهد و هيچ گونه حس ندامت، پشيماني و عذاب وجدان نداشته باشد. علاوه بر اينكه در برخي موارد اجراي كيفر در ملأعام موجب آشنايي ساير بزهكاران احتمالي با ترفندها و شيوههاي ارتكاب جرم توسط مجرمان حرفهيي ميشود، هنگامي كه بزهكار در ملأعام مجازات ميشود و وي با گامهاي استوار و گردني برافراشته به سوي طنابدار ميرود و به ويژه اينكه مطبوعات نيز با قهرمانسازيهاي ژورناليستي مجرم را همچون قهرمان فيلمهاي خشونت بار جلوهگر ميسازند، اين موارد موجب شده كه افراد جاهل و اشخاصي كه دچار كمبودهاي شديدعاطفي هستند صرفا به خاطر كسب شهرت و معروفيت اقدام به جنايات مشابه كنند.
هـ- بروز طغيان و شورش عمومي
عدهيي از جرمشناسان مخالف اجراي علني مجازات، معتقدند كه اجراي مجازاتهاي بدني در ملأعام سبب بروز طغيان، شورش عمومي و تهييج مردم عليه هيات حاكمه شده و همچنين كشورهايي كه اجراي مجازاتها را به اين شكل تجويز كردهاند بيشتر دچار اغتشاش شدهاند. لذا ايشان معتقدند كه اجراي كيفرها به طور علني باعث قيام وابستگان محكومعليه، ديگر افراد و اجتماع ميشود، زيرا آنها بر خلاف محكومكنندگان و مجريان قانون، شخصيت مجرم را به خوبي ميشناسند و به علت جرمش وقوف كامل دارند و محققا اجراي چنين مجازاتي را در حق او به دور از عدالت ميدانند. البته ناگفته نماند تجربه نشان داده چنين درگيريها و اغتشاشاتي بيشتر حين اجراي علني مجازات درباره مجرمان سياسي بوده نه تمام مجرمان.
ز- عدم رعايت اصل شخصي بودن مجازاتها
به نظر ميرسد اجراي علني كيفر با اصل شخصي بودن مجازاتها منافات دارد، چرا كه موجب لكهدار شدن اعتبار و حيثيت خانوادگي اطرافيان بزهكار را فراهم ميآورد. و در نتيجه نگاه اجتماع نسبت به آنها تغيير كرده و اين گونه طرز تلقيها مشكلات فراواني از جمله انگشتنما شدن، مشكلات شغلي، تحصيلي، ازدواج و... را هم براي مرتكب و هم اطرافيان او به بار ميآورد. يكي ديگر از جرمشناسان در اين زمينه ميگويد: بينديشيد براي كسان او كه براي ابد داغ ننگ بر پيشاني دارند در ميان خودخواهيها و بيخبريها و خون خواهي، بينديشيد بر خون ننگي كه بر خانواده او پاشيده ميشود و زايلشدني نيست .
نوشته مهیار ثقفی كارشناس ارشد حقوق جزا و جرمشناسي
طرخ از جمال رحمتی
منبع اعتماد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر